روایت همدلی از اعلام نامزدهای بخش رقابتی جشنواره سی و سوم فجر

باربد هنوز جوانی می‌کند
انتخاب های هیئت داورانِ نامرئی
همدلی| کوروش شیرازیان: قبل از اینکه فهرست نامزدهای دریافت جایزه باربد در جشنواره سی و سوم منتشر شود، شاید واکنش نشان دادن ها گاهی بی تفاوتی های افراد مختلف را می شد پیشبینی کرد. فعالان عرصه های مختلف موسیقی از خبرنگاران و روزنامه نگاران و منتقدان گرفته تا نوازندگان و آهنگسازان و خوانندگان و مدیران و مسئولان وزارت خانه و جشنواره هر کدامشان نظرات و نگاه های متفاوتی درباره فهرست نامزدهای باربد ارائه دادند. هرچند با بررسی این فهرست می تواند فضای طرح ایراداتی را بگشاید اما یک ویژگی بارز در کلیتش را عیان می کند: نگاهی متفاوت (نه صرفا درست) به موسیقی های ساخته شده در بازه زمانی اعلام شده.
بخش نواحی از قلم افتاد؟


آبان ماه امسال بود که برخی خبرگزاری ها با تیتر اعلام فراخوان هنرمندان و ناشران به ارسال اثر در جایزه باربد جشنواره موسیقی فجر از قول حمیدرضا نوربخش مدیر جشنواره موسیقی فجر نوشتند: در روزهای آتی داوری های جایزه باربد از آثاری که پیشتر تهیه شده است به صورت باکلام و بی کلام در بخش های سنتی، کلاسیک، پاپ (تمامی زیر مجموعه ها)، نواحی و تلفیقی آغاز خواهد شد. هنرمندان و ناشران نیز می توانند آثارشان را که در بازه زمانی مشخص مهر ٩۵ تا مهر ٩۶ منتشر شده است تا پایان وقت اداری روز چهارشنبه، ٨ آذرماه به دبیرخانه جشنواره واقع در طبقه پنجم تالار وحدت ارسال کنند. از آن روز تا کنون نام اعضای حاضر در هیئت داوران اعلام نشد هرچند نوربخش حضور نود درصد از هیئت داوران دوره گذشته را تایید کرد. اما پس از اعلام نامزدها دسته بندی ژانرهای مختلف این گونه بود: پاپ، کلاسیک، تلفیقی باکلام، تلفیقی بی‌کلام، ایرانی دستگاهی بی‌کلام، ایرانی دستگاهی باکلام، ایرانی معاصر بی‌کلام، ایرانی معاصر باکلام و بهترین ناشر. ظاهرا بخش نواحی که در فراخوان منتشر شده آمده بود یا از قلم افتاد یا در بخش دیگری«تلفیق» شد البته شاید از اول هم قراری برای حضور این بخش نبود و اشتباه نامش را برده بود.
امیدواری به دیده شدن
حضور آهنگسازان جوانی همچون مجید مولانیا، امیرعباس ستایشگر، جمشید صفرزاده و محمد عشقی شاید علاقه مندی داوران به تشویق جوانان را نشان می داد اما چند پرسش هم ایجاد می کرد. آیا ملاک برگزیده شده در این بخش فقط جوانی نفرات بوده؟، آهنگسازان نام آشنایی همچون میلاد کیایی و فضل‌الله توکل و البته بسیاری از مشاهیر موسیقی ایرانی نظیر زنده یاد کسایی، شهناز، معروفی و خرم احتمالا آثارشان را به جشنواره ارسال نکرده اند؟ (البته امکان ارسال آثار از سوی تعدادی از این هنرمندان از دنیا رفته عملا ممکن نبوده است)، سطح فنی و هنری آثار بزرگان در حد جوان ترها نبوده یا هدف باربد معرفی چهره هایی جوان تر برای رشد و بالندگی و آفرینش هایی نو در موسیقی ایرانی است؟اگر پاسخ سئوال آخر را مثبت در نظر بگیریم چرا در بخش خوانندگان این رویه ادامه پیدا نکرده ؟ وحید تاج برای آلبوم در عشق زنده باید به آهنگسازی مجید مولانیا در جشن خانه موسیقی به عنوان خواننده برتر بخش ردیفی دستگاهی برگزیده شده بود و سالار عقیلی برای آلبوم میهن به آهنگسازی محمدجلیل عندلیبی در جشن موسیقی ما نامزد بهترین آلبوم شد. هرچند وجود نام مجتبی عسگری به عنوان خواننده ای با تجربه و البته توجه نه چندان زیاد رسانه ها شاید نمونه ای برای توجیه نگاه جشنواره به چهره های جوان تر باشد.
شاید انصراف بهتر بود
در میان آلبوم های بخش دستگاهی با کلام هیچ کس به غیبت آلبوم مست و هوشیار به خوانندگی حمیدرضا نوربخش و آهنگسازی داریوش پرنیاکان اشاره نکرد. آلبومی که عده ای با عبارت قابل احترام از آن یاد کردند. به نظر می رسد مدیر جشنواره عطای حضور اثرش در این بخش را به لقایش بخشیده باشد تا بر ایجاد حواشی دامن نزند. با این توضیح شاید بهتر بود تعدادی از حاضران در بخش های مختلف جشنواره سی و سوم که اتفاقا زمانی بر طبل انتقادات با قدرت و هیبت کوفته اند لااقل برای جلوگیری از تخریب کلی جشنواره آثار خودشان را در بخش رقابتی شرکت نمی دادند تا مهم ترین جشنواره موسیقی کشور که سال ها از وجود نگاه غیر هنری مدیرانش در وزارت خانه و البته نقد های پی درپی و گاهی نابودگر مخالفانش نحیف و نحیف تر شده بیش از این به حاشیه نرود.
نامزدی یک نوازنده در بخش آهنگسازی
نام «پریسا پیرزاده» برای آلبوم «وکالیز» به عنوان یکی از نامزدهای دریافت جایزه باربد در بخش آهنگسازی موسیقی کلاسیک آمد. او چندی بعد در صفحه اینستاگرامش از کاندید شدن در این بخش با عنوان انتخابی که هیچ محلی از اعراب ندارد نام برد چون او در وکالیز آهنگسازی نکرده و آثار بزرگان موسیقی کلاسیک همچون ویوالدی، راخمانینوف و شوبرت را نواخته بود. البته نبود بخش نوازندگی در جایزه باربد از دلایل وجود نام این نوازنده در بخش آهنگسازی ذکر شد. این نظر اما چالش های دیگری ایجاد می کند مثل این که چرا نام دیگر نوازندگان در میان سایر نامزدها نیامده است.
تحریم جایزه قبل از دریافت
احتمالا علی قمصری که در بخش موسیقی معاصر بی کلام نامش در کنار رابعه زند و میلاد درخشانی آمده بود، پیش‌بینی می کرد که علی رغم وجود نامش در میان نامزدها، این جشنواره به او جایزه نخواهد داد بنابراین با یک اقدام جالب رسانه ای نام خودش را باز هم به صدر اخبار موسیقی آورد و در کانال شخصی اش نوشت: گویا هیئت داوران جشنواره فجر، در بخش مربوط به آلبوم‌هاى برگزیده‌ سال، نام مرا بین منتخبین قرار داده‌اند. همین‌جا عدم تمایلم را به هرگونه ارتباطى (حتى همین انتخاب غیابى) با این جشنواره در نبود اساس‌نامه اعلام مى‌کنم. هر جایزه‌اى از این جشنواره تا زمانى که تکلیف آئین‌نامه و جزئیات هزینه‌هاى دو سال قبل منتشر نشود، براى من بى‌اعتبار است. رابعه زندی هم با اعلام انصراف خانه موسیقی را گرداننده این جشنواره توصیف کرد و گفت: این چهار سال که انتقاد می کردیم کجا بودید.
ناامیدی از بزرگان
سومین دوره اهدای باربد به فعالان موسیقی هم بالاخره تمام می شود اما اگر چشم اندازش ایجاد شوق و البته تاثیر در مسیر کاری و هنری دریافت کنندگانش را دنبال می کند، ظاهرا زیاد کار دارد. شاید اگر نام بزرگان موسیقی در ایران در فهرست قرار می گرفت، جوانان برنده جایزه احساس خوب و جذاب دیده شدن را واقعا تجربه می کردند اما از اهمیت عمومی برندگانش که بگذریم، امروز جامعه موسیقی به این جایزه چطور نگاه می کند؟ برخی معتقدند اعلام نامزدها نشان از ناامیدی و امیدواری است: ناامیدی از نام هایی که در این سال ها نتوانستند راه همکاری با آن‌ها را برای حضور در عرصه دولتی باز کنند و امیدواری به جوانان خسته و دلشکسته ای که دلخوش کرده اند به بزرگ شدن با بردن همچون جوایزی. اما حتی رسانه های مدعی تحلیلی بودن در موسیقی هم به جز نگاهی تیتروار به نام برندگان این جایزه در دو دوره قبل هیچ بستر دیگری برای معرفی برندگان در نظر نگرفته اند و عملا برنده شدن و نشدن در این جایزه نه مخاطب را برانگیخته و نه رقبا و البته گاهی رفقا را به شوق آورده. محدودیت های برگزاری یک جایزه دولتی در تمام دنیا سال هاست فاتحه شان را خوانده و ظاهرا امروز دیگر نمی شود جایزه دولتی در دنیا سراغ گرفت که اعتبار و جذابیت و تعیین کنندگی برای برندگانش را به ارمغان بیاورد.